منم کمک میکنم
سلام دوستان هفته قبل چند روزی بود که مامانم به کمک خانم هاشمی داشتن خونه تکونی میکردن البته بابام رو هم میدیدم که خیلی کمک میکرد و کارای سنگین وانجام میداد منم تا میتونستم کمک کردم صبح زود بیدار میشدم که بتونم با جی جی های جدید بازی کنم چون همه وسایل جلوی دست من بودن دنبال جارو برقی میرفتم و تا ازم میگرفتنش جیغ میزدم مامانم تند تند دستامو میشست وآب بازی وخانم هم به جارو برقی دستمال میکشیداینجا دارم جعبه ابزار رو مرتب میکنم ومیخ ها رو تمیز
چرا هیچ کس این کشوها رو تمیز نمیکنه
حالا بعد از این همه کار پنجشنبه و جمعه وقت گردش وتفریح رسید پنجشنبه اماده شدم تا برم آکادمی برای تشویق بابا
وای مامانم چرا نمیاد بریم عاشق دردرم
آفرین بابا جون برنده شدی
من که همش از این بغل به اون بغل میرفتم آخر سرم توی کورت بودم
حالا جمعه شد و میرم خونه مامانی
اولین بار هست که خودم ایستادم
من با چرخ همه اسباب بازی بازی می کنم
تا ادامه برنامه بابای