سینزده به در
سلام راستین جونم سیزده بدر امسال با خاله مهرو وخاله الهه رفتیم کنار رودخونه قزل اوزن از تو برف ویخ ها ی زیادی گذشتیم و ولی جایی که بودیم حسابی گرم بود وخیلی خوش گذشت جای مامانی وبابایی خالی بود که رفته بودن مسافرت
تو که فقط عاشق آب بازی وشن بازی وپرتاب سنگ تو رود خونه بودی بهتم آزادی کامل داده بودیم هر کاری دوست داشتی میکردی و حسابی بهت خوش گذشت چوب جمع میکردی سنگ جمع میکردی پرت میکردی تو راهم فقط اسم ماشینا رو میگفتی همه رو یادگرفتی تا تو خیابون میبینی فلان ماشین واسمشو زود میگی و تو فامیل اسم ماشین همه رو بلدی گاهی اسم ماشینا یادت میره اسم صاحباشون رو میگی
امسال عید اولین مهمونمون مامانی وبابایی بودن گفتن پا قدممون سبک خیالتون راحت براتون امسال کلی مهمون میاد همون طورهم شد وبه جز عید دیدنی های معمولی کلی برای شام ونهار مهمون داشتیم وهنوزم ادامه داره ومن حسابی سرم شلوغه اما بگم از کارای تو که تا مهمون میاد شلوغ کاریاتم شروع میشه تازگیا اسباب بازیات و به بچه های مهمونا نمیدی و میری آب ونوشابه وهرچی پیدا میکنی میاری مهمونا رو خیس میکنی گاهیم محکم نازشون میکنی بعد مدتی میری بوسشون میکنی اینم روش های راستین برای سرگرم کردن مهمونا تا میرن لباس بپوشن میگی پی تو آسانسور پی روبزنن