بازدید از تخت سلیمان

سلام سلام صد تا سلام  اولین جمعه آبان 92 گروه کوهنوردی بابک برنامه بازدید از تخت سلیمان رو داشتن چون برنامه خانوادگی بود ما هم تصمیم گرفتیم توی این برنامه شرکت کنیم 

راستین جونم یکی از فعالین گروه وهمچنان کوچکترین عضو گروه بودی صبح6بیدار شدی وآماده رفتن 

.: راستین تا این لحظه ، 1 سال و 7 ماه و 16 روز و 1 ساعت و 16 دقیقه و 38 ثانیه سن دارد

اولین جایی که وایستادیم  برای خوردن صبحانه هوا کمی سرد بود ولی ما حسابی مجهز اومده بودیم چون پنجشنبه هوای زنجان خیلی بادی وسرد بود ولی روز جمعه ما با بهترین هوا رو برو شدیم

مسیر رو ادامه دادیم وشما عزیزم بغل مامان خوابیدی عمو مرتضی وزن عمو هم تو ماشین ما بودن تا رسیدیم به تخت سلیمان البته من وبابا چند باری بازدید داستیم ولی تو اولین بارت بود

اولین کارت رو با آب بازی شروع کردی وبا دیدن اون همه آب ذوق کرده بودی

خوشبختانه آبش حسابی ولرم بود چون آبی بود که از 80 متری زمین بیرون میومد ار دهانه آتش فشانی وتا به بالا میرسید دمای اون 20 درجه میشد

اینجا شروع مسیر بازدید که راستین به طور مستقل شروع به بازدید کرده

در حال برسی جنس سنگ های اطراف دریاچه که معلوم شد همه رسوبات واملاح هستن

وحسابی خاک بازی وسنگ بازی و پرتاب سنگ با آزادی کامل 

وراستین در فکر اینکه ما چه قومی بودیم با چه تمدن بالایی که از چند هزار سال پیش چنین مکان هایی رو داشتیم

و حسابی باید قدرش رو بدونیم اینجام  نمونه یک توریست واقعی که با دقت از همه جای مجموعه بازدید میکنه

بعد از بازدیدبا ماشین 5کیلومتر جلوتر رفتیم تا از کوهی که به دلیل رسوبات آب تشکیل شده بود دیدن کنیم داخل این کوه  به عمق 80 متر خالی واین کوه به زندان اسکندر معروف است  تو بغل بابا تونستی به قله صعود کنی

تو قله هم خاک بازی کردی وبا گریه پایین بردیمت میخواستی همین جا بشینی وهمچنان بازی کنی

اینجا هم پارک خیلی تمیزی بود که نهار خوردیم وتو حسابی بازی کردی

عصری وقت برگشتن من گفتم حتمآ تو ماشین میخوابی ولی نخوابیدی هیچ کلی هم شیطونی کردی وبغل عمو و زن عمو میرفتی و بازی میکردی ولی در کل خیلی عالی بودی وهیچ زحمت واذیتی برای ما نداشتی