راستین ونی نی ها
سلام راستین جونم عزیزم چی بگم از شلوغ کاریات که حسابی شیطون شدی ومستقل دیگه میخوای همه چی رو خودت بخوری تو خیابون ودردر هم که اصلأ حاضر نیستی دستتو بگیرم ...
هر روز که باید بریم دردر دیروز خونه بودیم خاله ها ومامانی ومروارید ومژده اومده بودن خونمون وبا اینکه زهرا تبسم ترنم ومژده بودن بازم تو همش میگفتی دردر سوییچ ماشین نشون میدادی میگفتی دردر چند روز قبل رفتیم خونه آرمیا اینا اینم عکساش
اینجا هرکی مشغول کار خودش
تا اینکه سدنا هم از خواب بیدار شد واومد حالا مگه یه جا میشستین تا عکس بگریم تو وترنم اصلأ یه جا بند نمیشدین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی