14ماهگیت مبارک
سلام سلام عزیزم امروز24اردیبهشت ماهگرد 14تو و وارد 15 ماهگی شدی خیلی خوشحالم از اینکه یه ماهم بزرگتر شدی واحساس میکنم تو این ماههای اخیر خیلی بیشتر متوجه همه چی می شی چی بگم که همه کارات شیرین وجذاب اینکه عاشق دردری با کالسکه باشه که دیگه دست بردار نیستی تا لباسای بیرونت تو میبینی میگی دردر عاشق آب البته خودتم بچه تمیزی هستی تا چیزی میخوری دستت کثیف میشه دستتات رو بالا نگه میداری تا بشوریم خوشگل تمیز عسل بخورومت یکی دو باری بابا برات پفیلا گرفت ودست بچه ها هم پفک وچیپس دیدیی دیگه کاغذ شو شناختی اون روز با کالسکه از جلوی سوپر رد میشدیم دستت وبردی قشنگ یکی برداشتی نمیدونیم چی تا یه کیک گرفتم دادم دستت اونو ازت گرفتم از هفت ماهگیت همیشه بیرون رفتنی دستت رنگارنگ مینو میدادم الانم اون ازت جدا نمیشه همیشه چند تایی تو کیف ها وجیب وماشین میزارم چند روزی یاد گرفتی چشمک میزنی تا میگیم چشمک هردو تا چشماتو هم زمان میبیندی عاشق اینیکه تو اسباب بازیات خودت باتری بندازی در بیاری تا چیزی رو میریزی میگی وای گاهیم رو لپت میزنی وای گفتنی خیلی خوردنی میشی تا به ترنم میرسی میگی ایجان بعدم میخوای بوسش کنی ولی چون هیچ کدو متون نمیتونین تنظیم کنین بیشتر میوفتین زمین چند روز قبلم رفتیم خونه خاله الهه برای آش دنونی ترنم حسابی بازی کردی آتیش سوزوندی دیروزم مامانی پیش شما اومد من شاگرد داشتم بعدم خاله مهرو وزهرا اومدن امروزم قرار مامانی بیاد تا صدای آسانسور رو میشنوی با سرعت میری پشت در میگی بابا تازگی یاد گرفتی همه رو قلقلک میدیدی بعدم منتظر خندشون میمونی تا زودتر از اونا بخندی گاهیم نیشکون ریز میگیری تا داد یکی رفت هوا بخندی گاهی از بعضیا خجالت میکشی خیلی شیرین میشی حتمأ عکستو میگیرم تا بعد