راستینراستین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

راستین جون :گل باغ زندگی

بابا گفتن راستین

1391/9/9 9:52
نویسنده : مامان رها
274 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 8آذر راستین برای اولین بار گفتی بابا وهر وقت بابا رو میدیدی میگفتی بابا و ما کلی ذوق کردیم وهمینطور امروز برای اولین بار وقتی بابا میرفت مغازه کلی گریه کردی البته صبح وبعدازظهر که بابا میره تو خواب میشی امروز بیدار بودی و رفتنش ودیدی.الان چند مدت با غلتیدن های متوالی وچرخیدن دور خودت خودتو به هر جایی کهمیخوای میرسونی و زیر میز وگوشهای اطاقها گیر میکنی وگریه میکنی الانم اینجا داری نق میزنی که بغلت کنم بیای موس واز دستم بگیری منم تو صورتت نگاه نمیکنم چون میدونم گریه میکنی .الان به هدفت رسیدی و موس ومثل گوشکوب به همه جا می کوبی ونانای و می کنی در دو حالت پاتو به شدت به زمین میکوبی یکی وقتی خیلی خوشحالی و وقتی که میخوای کسی بغلت کنه تا مامانی وبابایی از کنارت رد میشن دستاتو باز میکنی ونق میزنی یعنی بغلم کنینین.

بابا یه نخ کاموایی بسته به ماشینت بهت یاد داده که نخ وبکشی ماشین میاد خیلی بامزه میکشی وماشین میاد سمتت گاهیم وقتی  میکشیو نمیاد خم میشی واز جلوتر نخ و میگیری ومحکم میکشیهروقتم میخوای غذا بخوری سریع میگی         " آپ آپ"یعنی آب میخوام تا لباس بیرون میپوشی دیگه نق میزنی وگریه میکنی تا از در خونه بیرون میریم ساکت میشی همیشه خودم آماده میشم وساکت وجمع میکنم بعد شما رو اماده میکنم هر کی آماده بیرون رفتن از خونه باشه میری بغلش

این کمی از کارات بود خوشگله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مرجان مامان آران
9 آذر 91 12:11
اخییییییی عزیزم مبارکه بابا گفتنت خوشگلم
خاله نسیم
11 آذر 91 10:03
افرین به آقا راستین که داره میگه بابا اما رهاجون دلتو خوش نکنیا چون حالا حالا مامان نمیگه