کلمات جدید
سلام راستین جون این روزا به خاطر نزدیکی به عید وخانه تکانی ودرس ودانشگاه وکارای تولدت حسابی سرم شلوغ اونکه کمی دیرتر تونستم بیام تا از حرف های خوشگلت اینجا بزارم مثل همیشه کارات وشیطونیات پابرجاست ولی احساس میکنم یه کوچولو خطر رو درک میکنی وبعضی از کارا رو با احتیاط انجام میدی مثل روی اوپن آشپز خونه رفتن یا وقتی لباس شویی روشن دیگه سعی نمیکنی درش رو باز کنی یه مدتی بود لباس شویی رو تنظیم کرده بودم تا خونه نیستیم بشوره چون وسط کار تو بیچاره رو خاموش میکردی این روزا که میریم بیرون تا ماهیا رو میبینی کلی خوشحال میشی دو سه هفته ای که رفتم کلاس مامانی اومده خونمون تو توخونه بهتر رو راحتر میمونی تو کلاس زبان هم به خاطر من روزشو عوض کردن ومن مجبور بودم هفته ای یک روز تو رو ببرم خونه خاله مهرو یک بار که رفتی خوب موندی البته دو سه ساعتی بیشتر نیست حسابی بهت خوشگذشته بود از حرفای بامزت بگم هواپیما نیست=به رعد وبرق میگی دیقی=قیچی ماکون=پاک کن لولر=لوستر کولل =کولر اینی=سینی نبالون=نردبون ریمون=ریموت تولد=کبریت باباجی=بابابرقی وخیلی از کلمات رو هم درست میگی مثل بالش وسی دی ولیوان و قاشق دیشب بیرون بودیم برات کیک وبیسگویت مادر گرفتم جلوی مغازه گریه کردی پاکت های رنگی چیپسو پفک رو نشون دادی کیک وبیسگویت رو دادم دستت نخواستی بابا یه پفیلا بهت خرید تا بیاره بده من گفتم این چیپسا اخی بد خرابه تا پفیلا رو گرفتی دستت گفتی اخ اخ انداختی زمین ما خوشحال که تو دیگه راضی شدی نخوری ولی بازم گریه وچیپس ونشون دادی گریه هات هم که دیگه نگو جیغ میزنی بدجور تا چیپس گرفتی ونشستی تو کالسکه با خیال راحت گفتی آه وخندیدی ما رو میگی همینطوری موندیم
اسفند91
مهر91